مرگ پزشک آبادانی با حادثه متروپل و مرگ عبدالباقی ارتباط داشت؟
تاریخ انتشار: ۲۸ خرداد ۱۴۰۱ | کد خبر: ۳۵۲۶۵۱۳۲
به گزارش همشهری آنلاین، دانشگاه علوم پزشکی آبادان اعلام کرد که مرگ پزشک آبادانی ارتباطی به حادثه متروپل ندارد.
شب گذشته خبری مبنی بر سقوط یک پزشک اورژانس آبادان از طبقه هشتمِ برجِ محل زندگی خود منتشر شد. سرپرست دانشگاه علوم پزشکی آبادان گفت این پزشک (دکتر علامه) به دلیل شدت جراحت وارده از سقوط از ارتفاع در دم جان باخت.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
این حادثه که علت آن توسط کارشناسان ناجا در دست بررسی است برای ضدانقلاب بهانهای شد تا ادعا کنند دکتر علامه همان کسی است که هویت جسد حسین عبدالباقی را در نیمهشب نخست حادثه متروپل تایید نکرده و اینگونه به مخاطب القا کردند که این پزشک به همین دلیل کشته شده است.
دانشگاه علوم پزشکی آبادان در واکنش به این شایعهسازیها بیانیهای صادر کرد که مرگ پزشک آبادانی ارتباطی به حادثه متروپل ندارد.
متن کامل این بیانیه بدین شرح است:
ضمن عرض تسلیت به خانواده مرحوم دکتر پیوند علامه، پزشک تازه درگذشتهٔ دانشگاه علوم پزشکی آبادان، به استحضار میرساند برخلاف برخی شایعات بیاساس و بدون مدرک منتشرشده در بعضی از صفحات مجازی، مبنی بر ارتباط مرگ دکتر علامه با موضوع تأیید هویت جسد مالک هلدینگ عبدالباقی، لازم به ذکر است پزشک یادشده در تاریخ مذکور پزشک شیفت نبوده و به هیچ عنوان در بیمارستان حضور نداشتند.
دکتر علامه روز قبل از تأیید هویت جسد حسین عبدالباقی، آبادان را به مقصد تهران ترک میکند که پرواز به دلیل مشکلات فنی در شیراز به زمین مینشیند و وی از شیراز به صورت زمینی به آبادان بازمیگردد و زمانی به بیمارستان میآید که جسد به سردخانه منتقل شده بود.
کذب بودن این شایعه زمانی بیشتر از همیشه نمایان میشود که اصولاً تأیید هویت جسد برعهده پزشک طب اورژانس نیست و پزشکی قانونی و قوه قضاییه متولی این وظیفه هستند.
به گزارش فارس، بعد از حادثه ریزش ساختمان متروپل در آبادان که منجر به جانباختن ۴۳ نفر شد یکی از پرسشهای افکار عمومی این بود که آیا حسین عبدالباقی مالک متروپل مرده است یا زنده؟
با آن که مسئولان و رسانههای رسمی از کشتهشدن این شخص خبر دادهاند، فضای سنگین عاطفی و نیز نارضایتی گسترده در کنار شیوه اعلام این خبر باعث شد که خبر مرگ مالک برج متروپل از سوی مردم باور نشود.
کد خبر 684218 منبع: فارس برچسبها متروپل آبادان حوادث ایران پزشکیمنبع: همشهری آنلاین
کلیدواژه: متروپل آبادان حوادث ایران پزشکی دانشگاه علوم پزشکی آبادان حادثه متروپل دکتر علامه هویت جسد
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.hamshahrionline.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «همشهری آنلاین» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۵۲۶۵۱۳۲ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
شک و تردید سالم است، اما در پزشکی میتواند خطرناک باشد!
فرارو- وقتی صحبت از اعتماد عمومی به میان میآید در پزشکی بر سر دوراهی قرار داریم. پس از وقوع پاندمی کووید که علم را تحت الشعاع سیاست قرار داد جای تعجبی نیست که اعتماد به علم پزشکی روندی فرسایشی را طی میکند. در واقع، اعتماد به پزشکان از ژانویه ۲۰۱۹ میلادی به این سو به پایین سطح خود رسیده است. در نتیجه، افراد بیش تری به دنبال صداهای کمتر متعارفی در عرصه سیاست هستند که به باورهای آنان نزدیکتر است و تمایل دارند آن صداها را بپذیرند. برای مثال، "رابرت اف کندی جونیور" از نامزدهای انتخابات ریاست جمهوری باوری به واکسن ندارد و از جمله افراد بدبین نسبت به این موضوع قلمداد میشود. نتیجه برخی از نظرسنجیها از حمایت دو رقمی از او حکایت دارد. این میتواند زنگ خطری برای علم پرشکی باشد.
به گزارش فرارو به نقل از نیویورک تایمز، این در حالیست که سیستم پزشکی در جلسات حضوری و هم چنین بولتنهای بهداشت عمومی به اعتماد متکی است. بی اعنمادی میتواند پزشکان را به سوی فرسودگی شغلی سوق دهد و باعث بروز نتایج منفیای برای بیماران شود که در صورت وجود اعتماد قابل اجتناب خواهند بود. زوال اعتماد به علم پزشکی و پزشکان تا حدی عامل افزایش نرخ سرخک در بین کودکان واکسینه نشده، عدم رعایت غربالگری سرطان توصیه شده و امتناع از مصرف داروهای پیشگیری کننده است. هیچ راه حل آسانی در این مورد وجود ندارد. اگر راههایی برای بازگرداندن و تقویت اعتماد به بیماران پیدا نشود جان افراد بیش تری از دست خواهد رفت.
در مورد پزشکان امریکایی این بی اعتمادی فضای نسبتا تازهای میباشد و پیشتر چندان موضوع بی اعتمادی به پزشکان مطرح نبود.
تردید نسبت به پزشکی معادل نیهیلیسم پزشکی نیست. دادههای پشت داروهایی که پزشکان تجویز میکنند و تصمیماتی که میگیریم نباید تنها در اختیار ما باشد. افراد حق دارند اعداد را بررسی کنند و در مورد ریسک و منافع خود تصمیم بگیرند. با این وجود، زمانی که این شک و تردید به ناباوری مذموم و جبران ناپذیر تبدیل میشود میبینیم که برخی از بیماران تصمیمات خطرناکی اتخاذ میکنند و زمانی که پزشکان با ناامیدی پاسخ میدهند این موضوع صرفا باعث جدایی و فاصله بیشتر بین پزشک از بیمار میشود.
اعتماد گاهی اوقات با ارائه واضح حقایق و ارقام قابل ترمیم است واقعیت آن است که اعتماد چیزی فراتر از توضیح اعداد است. پزشکان چیزهایی در مورد بدن به بیماران میگویند که قابل مشاهده نیستند. پزشکان تغییرات سبک زندگی و دارو را برای درمان یا پیشگیری از مشکلاتی که ممکن است توسط بیمار احساس نشوند توصیه میکنند. جراحان به نسخه عمیقی از اعتماد به نام قرارداد جراحی اشاره میکنند: این ایده که وقتی افراد زیر چاقو میروند به جراح خود اجازه میدهند که بدن شان را باز کند تا آنان را بهتر کند. این اعتماد را باید به دست آورد.
در مواقع اضطراری بیماران این فرصت را ندارند که انتخاب کنند به چه کسی اعتماد کنند و تصمیمات پزشکی باید عجولانه و حتی در کسری از دقیقه اتخاذ شوند. بنابراین، بخشی از کار پزشکان ایجاد رابطه سریع است. این تصمیم گیری زمانی که اعتمادی که پیشتر بین بیمار و پزشک وجود داشته اکنون از بین رفته دشوارتر میشود.
در پزشکی به ایده تصمیم گیری مشترک اشاره میشود که در آن تصمیمات پزشکی به طور مشترک توسط پزشک و بیمار برخلاف لحن پدرانه سالیان گذشته گرفته میشوند. در نتیجه، پزشک به بیمار خود نمیگوید چه کاری را انجام دهد در عوض اطلاعات لازم را به او ارائه میدهد تا بیمار بتواند مسیری را که برایش مناسب است انتخاب کند. اگر بیمار نخواهد یا نتواند آن چه را که پزشک مطرح میکند باور کند دانش پزشکی بی فایده میشود.